ادغام و تجمیع مؤسسات آموزش عالی؛ راهکار مطلوب در ساماندهی مؤسسات آموزش عالی (یادداشت ارسالی - حوزه آموزش عالی)

متأسفانه یا خوشبختانه گسترش و رشد بی رویه مؤسسات آموزش عالی در کشور جای بس نگرانی دارد. نگرانی از این بابت که این رشد کمی و بی کیفیت جز انباشت نیروی کار ناکارامد و بی کیفیت و مدرک محور نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت. گسترش و رشد این کمیت شاید بتوان گفت در دولت های قبلی تا حدی به منظور تسهیل دسترسی همه اقشار جامعه و تحقق عدالت آموزشی با توجه به این که هرم جمعیت جوان و طالب تحصیلات دانشگاهی در در دهه های 70 و 80 زیاد بود، توجیه پذیر است؛ اما در سال های اخیر و در حال حاضر با توجه به اینکه کشور در مسیر تحقق چشم انداز 1404 می باشد، آیا این رشد کمی و گسترش بی رویه توجیه پذیر خواهد بود؟ آیا این رشد کمی و عرضه ی نیروی کار ناکارامد به تحقق اقتصاد مقاومتی کمک خواهد کرد؟ آیا این امر به افزایش هزینه های دولت در بخش آموزش عالی منجر نخواهد شد؟ آیا این نیروی کار ناکارامد به خیل عظیم بیکاران اضافه نخواهد شد؟ آیا نباید از خود بپرسیم که بسیاری از ساختمان های برخی مؤسسات آموزش عالی کشور بلااستفاده مانده اند که هم اکنون با صندلی های خالی از دانشجو مواجه اند، و این امر جز افزایش هزینه و مخارج دولتی عایدی در بر نخواهد داشت؟
🔶 سوال کلیدی که همانند موارد ذکر شده بی پاسخ مانده است؛ این است که، آیا مؤسسات آموزش عالی کنونی که تعدادشان هم کم نیست از نظر کیفیت، هدفمندی، تعداد دانشجو، صرفه جویی در هزینه ها، تنوع، کارایی و اثربخشی، بهبود خدمات دانشجویی و... نیاز به تجدید ساختار ندارند، نیازی به بازسازی دوباره در بخش مدیریت و اداره آنها نیست؟ آیا بهتر نیست از تجربه سایر کشورها در این حوزه درس بگیرم. بهتر نیست به این گسترش بی رویه و بی هدف و بی کیفیت سر و سامان بدهیم!!
🔶اما چه می توان کرد ؟: به نظر می رسد یکی از راهبردهای که می تواند در این مسیر یاری رسان باشد، ادغام مؤسسات آموزش عالی در یکدیگر می باشد، سیاستی که می تواند برای مؤسسات آموزش عالی و دانشگاه برای پاسخ به سوالات مذکور راه حل منطقی و معقولی باشد. در طرح ساماندهی و استفاده از راهبرد ادغام، همانطوری که مطرح شد تجربه کشورها کارساز خواهد بود، و به بهبود وضعیت کنونی کمک خواهد کرد. در این بین می توان به کشورهای روسیه، چین، فرانسه و کشورهای حوزه ی اسکاندیناوی و... به عنوان نمونه بارز در اصلاح و ساماندهی سیستم آموزش عالی اشاره کرد. بطوری که کشور روسیه در پی اصلاح سیستم آموزش عالی در سال 2011 قانون اصلاح سیستم آموزش عالی را بنابر دلائلی از جمله کاهش کیفیت و عدم حضور دانشگاه های روسی در رنکینگ های بالای بین المللی، ادغام بیش از 3000-2000 را به امضای ریس جمهور وقت رساند. به طوری که از تجمیع و ادغام این مؤسسات، 2 دانشگاه جامع (سوپر دانشگاه)، 12 دانشگاه استانی و بیش از 40 دانشگاه تخصصی متناسب با شرایط و نیازهای منطقه (آمایش سرزمین) بوجود آمد. قابل ذکر است که این روند هم اکنون ادامه دارد. هدف اصلی طرح این است که 5 دانشگاه روسی در سال 2020 در بین 100 دانشگاه برتر دنیا قرار بگیرند.
🔶 بحث ادغام، تجمیع و الحاق مؤسسات آموزش عالی و دانشگاه ها  که از راهکارهای ساماندهی مؤسسات آموزش عالی است؛ با مدیریت صحیح و اقدام به موقع و پاسخ قانع کننده به واکنش های که در این مسیر بوجود خواهد آمد، می تواند راهکار بسیار کارساز و پاسخی قانع کننده به سوالات ذکر شده باشد. به عنوان نکته پایانی اینکه ادغام نه تنها می تواند این کمیت را به سوی کیفیت سوق بدهد، بلکه می تواند از هزینه های دولت دراین بخش بکاهد، یک نوع هم افزایی دانش در بین عناصر دانشگاهی ایجاد کند، یک دید بین رشته ای بیافریند (بعنوان نمونه ادغام دانشگاه شهید عباسپور در دانشگاه شهبد بهشتی، درسال 1392) به تربیت نیروی های اثربخش تر و کاراتر با توجه به و متناسب با نیازهای کشور بپردازد و در پایان منجر به تحقق اقتصاد مقاومتی شود. به عنوان نکته پایانی می توان مدعی دانشگاهی با بیش از 100 هزار دانشجو (مانند بسیاری از دانشگاه های بزرگ دنیا؛ نمونه دانشگاه الازهر کشور مصر است که بیش از نیم میلیون دانشجو در خود جای داده است) با یک مدیریت واحد، یک معاون آموزش، یک معاون پژوهش و.... بود که در نتیجه این امر هزینه های کمتری وصول و به تبع آن نظارت وزارت علوم نیز بیشتر خواهد شد و سایر مزیت های دیگر... .

حسین نصیری - دانشجوی دکتری آموزش عالی دانشگاه شهید بهشتی